یکرنگی
نویسنده: شاپور بختیار
مترجم: مهشید امیرشاهی
یکرنگی، عنوان کتابی نوشته شاپور بختیار، واپسین نخستوزیر حکومت پادشاهی مشروطه در ایران است که نخست در سال ۱۹۸۲ و به زبان فرانسوی و با عنوان: Ma fidelite (به معنای وفاداری) نوشته و منتشر شد و هدف نخست از نگارش آن، اطلاعرسانی به غیرایرانیان درباره حوادث انقلاب ایران (۱۳۵۷) بود. این کتاب، پس از مدتی زیرنظر خود بختیار و توسط مهشید امیرشاهی، نویسنده و روزنامه نگار ایرانی، با عنوان «یکرنگی» به فارسی ترجمه گردید.
بختیار این کتاب را خدمتی دانسته که ضمن مبارزه بیامان با دشمنان ایران، برای روشن کردن ذهن خارجیان به انجام رسانیدهاست. تمامی حقوق نویسنده از بابت این کتاب، به یکی از بنیادهای خیریه تقدیم گردیدهاست.
این نمونهای از نوشتههای یکرنگی است، که از قسمت چهارم از بخش دوم کتاب (جاذبه حزب واحد) انتخاب شدهاست.
این نثر، نمونهای از ترجمه خانم مهشید امیرشاهی است:
«شاه چند روز قبل از عزیمتش از ایران به من گفت: «من تحمل این را ندارم که بر دیوارها دربارهٔ من حرفهای رکیک نوشته شود.»، من[=بختیار] جواب دادم: «اگر اعلیحضرت به من پنج یا شش روز فرصت بدهند، این وضع عوض خواهد شد.» همان شب من به خبرنگاران تلویزیون گفتم: «به استثنای دوران کوتاه نخست وزیری مصدق، مدت چهل سال است که در ایران، نخست وزیری بر سر کار نیامده که شهامت قبول تمام مسئولیتهایش را داشته باشد. امروز باید به شما بگویم که من تمام مسئولیتها را گردن میگیرم. اگر کارها بر خلاف میل پیش میرود، باید به من حمله کنید. من در پشت هیچ مقامی سنگر نمیگیرم، دولت در مقابل ملت مسئول است.»پنج روز بعد، پادشاه به من گفت: «علیه من دیگر چیزی بر دیوارها نمینویسند، امّا خدمت شما خوب میرسند!!»، من جواب دادم: «قاعده هم بر همین است.»، من تصور نمیکنم کسی در گذشته این حرفها را به او زده باشد.»
یکرنگی، با شرحی «دربارهٔ ترجمهٔ فارسی کتاب» آغاز میشود و پس از یک «پیشگفتار» کوتاه که طی آن بختیار به اختصار به اهداف خود از نگارش چنین کتابی پرداختهاست، به «سرآغاز» آن میرسد. در «سرآغاز»، بختیار به شرح ملاقات خویش با محمدرضا شاه پهلوی در اوایل دی ماه سال ۱۳۵۷ و پس از ۲۵ سال میپردازد و شرح میدهد که چگونه در آن روزهای بحرانی، حاضر به قبول نخست وزیری ایران شدهاست.
پس از آن، بختیار در طی چهار بخش نسبتاً مفصل، با عناوین ذیل، ضمن مروری بر اعقاب و گذشته و خاطرات خویش و فرازهایی از تاریخ معاصر ایران، به شرح آنچه که در طی روزهای طوفانی انقلاب بر ایران و ایرانیان گذشتهاست، از نگاه خود میپردازد. فهرست مطالب کتاب به شرح ذیل میباشد:
بخش اول: پیوند با ریشههایم:
من در کوهستانی سرسخت به دنیا آمدم دانشجویی ایرانی، داوطلب جنگ در ارتش فرانسه درس مقاومت فنجانی قهوه با پل والری از دید تهران، هیتلر چندان هم وحشتناک نبود مصدق یا مکتب دموکراسی روزی که مصدق، نفت را به ایران باز داد شبی که پادشاه، تانکهایش را علیه نخست وزیر به کار انداخت
بخش دوم: پایمردی در عقایدم
در زندانهای شاه ساواک مافوق دولت تردستیهای شاه جاذبهٔ حزب واحد نخست وزیر «بله قربان»گو آمد و شد کابینهها دگرگونی حیرت انگیز یکی از درباریان اپوزیسیون با عمامه میلاسد!
بخش سوم: اخلاص در مأموریتم
عجله کنید!، برای من دولت تشکیل دهید! دولت، بعنوان آخرین تیر ترکش انقلاب الزاماً ضامن سعادت یک ملت نیست ای کاش خمینی در ماه میماند! وداع با پادشاه کارتر: مردی با حسن نیت ولی بی اراده شوروی شاه را ترجیح میداد چرا گذاشتم خمینی به ایران بازگردد؟ شیادی آیت الله تلفن ارتش پاسخ نمیدهد
بخش چهارم: پیوند با سرنوشت ایران
بلیطی به مقصد پاریس گناه نابخشودنی بنی صدر پشت سر مجاهدین همیشه شوروی ایستادهاست جنگی برای مصرف داخلی تشیعی که مطرح است لبخند سادات صدای فروریختن این بنای متزلزل به گوش میرسد کار برای همه، همراه با ضمیری آگاه ایران در میان ملل دیگر بازگشت به اصالت
حق تکثیر : حق تکثیر: پاریس: [بینا]، ۱۹۸۲م. = ۱۳۶۱
:: موضوعات مرتبط:
۞ کتابهای تاریخی ۞ ,
دانلود کتاب یکرنگی نوشته دکتر شاهپور بختیار ,
,
:: برچسبها:
دانلود کتاب یکرنگی نوشته دکتر شاهپور بختیار ,
مهشید امیرشاهی ,
کتاب یکرنگی نوشته دکتر شاپور بختیار ,
یکرنگی نوشته دکتر شاپور بختیار ,
دکتر شاپور بختیار ,
شاپور بختیار ,
یکرنگی ,
دانلود کتاب یکرنگی ,
کتاب یکرنگی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 455
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 94 صفحه بعد